یه مهمونی گنده

شعر یه مهمونی گنده

کنار گل تو باغچه
نشستن دو تا زنبور
یه مهمونی گرفتن
با یه دونه انگور

خانوم و آقا مورچه
رد میشدن از اونجا
زنبورای مهربون
صدا زدن بفرما!

شاپرک و کفشدوزک
می پریدن رو گلها
زنبورای مهربون
صدازدن بفرما!

کنار باغچه حالا
زیاد شدن مهمونا
مورچه ها و کفشدوزک
شاپرک و زنبورا

یه مهمونی گنده
دادن اون دو تا زنبور
منم بردم براشون
دو تا خوشه انگور


***

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *